۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه

باید از نو نوشت....




تمام آن چه امروز به عنوان هنر آغازین بشر شناخته می شود، آثار نقاشی دیواری و ابزارهایی ابتدایی ست که در دو غار قدیمی لاسکو (در فرانسه) و آلتامیرا (در اسپانیا) یافت شده اند.
ادعا می شود با آزمایش کربن 14 (که البته ضریب خطایی در فاصله ی میان نصف تا دوبرابر!!! را با خود به همراه دارد) می شود گفت که مربوط به 10 تا 15 هزار سال پیش است!
ادعا می شود که بشر ابتدایی چنین بوده و چنان، چرا که چنین کرده و چنان.....

تمام آن چه ادعا می شود همه و همه از اشاراتی ست که از چند اثر متعلق به این دو غار به دست می آيد! همه و همه اش!
این که بشر ابتدایی، نمی دانسته و نمی فهمیده و خرافی بوده و جادوپرست بوده و غم نان همه ی دغدغه اش بوده و انگیزه‌ی تامین نیازهای ابتدایی تنها و تنها انگیزه‌ی رفتارهای او بوده است، همه و همه از این جا آب می خورد.
حتی همین که من و تو فرزندان یک‌سری میمون های آرام آرام فهمیده! هستیم هم در معاونت با این یافته ها و تحلیل های به ظاهر علمی برمی‌آید.
در و تخته را با هم خوب جور کرده اند...

حالا اگر بیایی و بگویی آدم آورد به این دیر خراب آبادم!
و بگویی آدم علم الاسما کلها بود و آدم خلیفه الله بود و صفی الله بود!
بگویی آدم رسالتی داشت که به این عالم آمد!
بگویی آدم تنها 100 سال در آتش توبه ی خویش می سوخت و گریه کنان حیران بیابان ها بود! و خبری هم از انگیزه های ابتدایی هرم مازلوشان در میان نبود....

هزارسال هم که بگویی ، در آثار غار لاسکو و نقاشی های آلتامیرا تغییری نمی کند! و در اراده ی بشر غربی برای پوشاندن حقیقت!!!
تا هزار سال دیگر هم ، آدم فسانه ای ست که ادیان ابراهیمی برای آرام کردن بشر نادان بافته اند ، و حالا رشته های بافته شان پنبه شده است!


بازی، در زمین حریف است عزیزم ؛ مادامی که با این تاریخ هنر و تمدن کار کنی!

تنها راه بیرون رفتن از این گمراهی آشکار، بازتعریف زمین بازی‌ست.....




------------------------------------------------


قسمت های بعدی این گفتار در پست های آینده ....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر